مقاصه در فقه اسلامی و مقایسه آن با تهاتر در حقوق ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه کردستان

چکیده

مقاصه، تقاص و تهاتر چند اصطلاح در فقه اسلامی هستند که برخی آ‌نها را مترادف قلمداد کرده‌اند و برخی مذاهب قائل به تفاوت در میان آنها هستند. معنای مورد نظر و غالب این اصطلاحات در موضوع مورد بحث، تسویه مطالبات افراد از هم است. با وجود مخالفت برخی، دیدگاه غالب در میان مذاهب، مشروعیت و مجاز بودن مقاصه است. مقاصه برای ادای همزمان دو دین، تضمین و توصل به حق کارکرد دارد و از جهات مختلفی چون کاستن از مخاطرات انتقال وجوه و سرعت بخشیدن به معاملات و جلوگیری از تکرار تأدیه و ساده‌سازی ایفای دیون دارای اهمیت عملی است. در مورد ماهیت مقاصه می‌توان گفت: برخی آن را از راههای انقضای دیون و برخی آن را استثنای از بیع دین به دین و برخی از راههای تسلط بر مال غیر دانسته و برخی دیگر آن را در شمار راههای اسقاط تعهدات ذکر کرده‌اند و برخی تفصیلات دیگری برای آن بیان کرده‌اند. برخی صاحب‌نظران مقاصه را فقط در دیون و برخی آن را در عین و دین جایز دانسته‌اند. برخی مقاصه را سه و برخی چهار و برخی یک نوع دانسته و برخی قائل به تفصیلات دیگر شده‌اند. هر یک از این انواع، شرایط و آثار خاص خود را دارند که در مجموع منجر به اسقاط دیون و برائت ذمه افراد می‌گردد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of Muqâssa in Islamic jurisprudence and Tahâtur in Iranian law

نویسنده [English]

  • Farzad Parsa
Assistant Professor of University of Kurdistan
چکیده [English]

“Muqâsa”, “taqâss”, and “tahâtor” are three terms in Islamic jurisprudence. Some scholars regard them as synonyms whereas some others differentiate between them. The intended and dominant meaning of these terms in the study in question is “settling the debts”. Despite the disagreement of certain scholars, the dominant view among the Islamic schools of law is the legitimacy of “muqâssa”. Muqâsa is useful on occasions such as simultaneous settlement of debt, guarantee of debt, and reaching one's right. It also has its practical importance in the following cases; reducing the risks of transmission of money, accelerating transactions, and simplifying the payment of debts. As to the essence of muqâssa, some scholars regard it as a way to terminate the debt, and some as an exception to recoupment, and still some as a way of domination on others' property while others have considered it a way of extinction of obligations. Some have also mentioned more details about it. Some scholars see muqâsa allowable only in debts while some others allow it in both property and debt. Scholars are not in agreement as to its types: some maintain that it has three types, some four, and some hold it is only one kind.  Some others describe it in more detail. Each of these types has its own conditions and consequences which in general results in the liquidation of debts and acquittal of individuals.

کلیدواژه‌ها [English]

  • muqâssa
  • tahâtur
  • Law
  • Debt
  • Property
قرآن کریم.
ابن‌ابی‌جمهور احسائی، محمد بن ‌علی‌، الأقطاب الفقهیة علی مذهب الإمامیة، قم، کتابخانه آیةالله مرعشی نجفی، 1410ق.
‌ابن‌تیمیه، احمد بن ‌عبدالحلیم، مجموع فتاوی ابن‌تیمیة، بیروت، دارالعربیة، 1398ق.
ابن‌جزی، محمد بن ‌احمد، القوانین الفقهیة، بیروت، المکتبة العصریة، 2005م.
ابن‌حجر هیتمی، احمد بن محمد، تحفة المحتاج، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1420ق.
ابن‌عابدین، محمدامین بن عمر، رد المحتار علی الدر المختار، بیروت، دارالفکر، 1412ق.
ابن‌قدامه، عبدالله ‌بن ‌احمد، المغنی، بی‌جا، المنار، بی‌تا.
ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ‌ابی‌بکر، اعلام الموقعین عن رب العالمین، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریة، 1968م.
ابن‌منظور، محمد بن ‌مکرم، لسان العرب، قاهره، دارالمعارف، بی‌تا.
ابن‌نجیم مصری، زین‌الدین بن ابراهیم، الاشباه و النظائر علی مذهب ابی­‌حنیفة، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1980م.
همو، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
انصاری، مرتضی بن محمدامین، المکاسب، قم، المؤتمر العالمی بمناسبة الذکری المئویة الثانیة لمیلاد الشیخ الانصاری، 1415ق.
بحرالعلوم، سیدمحمد، بلغة الفقیه، تهران، مکتبة الصادق، 1403ق.
بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1405ق.
بلخی، نظام‌الدین، الفتاوی الهندیة فی مذهب الامام ابی­‌حنیفة، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1986م.
بهوتی، منصور بن ‌یونس‌، شرح منتهی الإرادات، عربستان، رئاسة إدارة البحوث العلمیة، بی‌تا.
بیهقی، احمد بن ‌حسین، السنن الکبری، مکه، مکتبة دارالباز، 1414ق.
حسینی روحانی، سیدمحمدصادق، فقه الصادق، قم، دارالکتاب، 1412ق.
حطاب، محمد بن ‌محمد، مواهب الجلیل، مصر، دارالسعادة، 1329ق.
حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1412ق.
خرشی، محمد بن عبدالله، شرح مختصر خلیل، قاهره، دارالکتاب الاسلامی، بی‌تا.
خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، بی‌جا، دارالکتب العلمیه، 1390ق.
خوانساری، سیداحمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، تهران، مکتبة الصدوق، 1364ش.
خویی، سیدابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، قم، مطبعة العلمیة، 1396ق.
دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، داراحیاء الکتب العربیة، بی‌تا.
دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی علی الشرح الکبیر، قاهره، الاستقامة، بی‌تا.
دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1372ش.
رازی، محمد بن ‌ابی‌بکر، مختار الصحاح، بیروت، المکتبة العصریة؛ صیدا، الدار النموذجیة، 1420ق.
زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، دارالفکر، 1985م.
زرکشی، محمد بن عبدالله، المنثور فی القواعد الفقهیة، کویت، وزارة الأوقاف و الشؤون الإسلامیة، 1982م.
سبزواری، محمدباقر بن محمدمؤمن، ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بی‌تا.
همو، کفایة الفقه یا کفایة الاحکام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1423ق.
سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، بیروت، دارالمعرفة، 1331ق.
سیوطی، عبدالرحمن بن ابی­‌بکر، الأشباه و النظائر، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
شافعی، محمد بن ادریس، الأم، بیروت، دارالفکر، 1983م.
شربینی، محمد بن ‌احمد، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1958م.
شعیبی، فؤاد قاسم، المقاصة فی المعاملات المصرفیة، بیروت، منشورات الحلبی الحقوقیة، 2008م.
شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1414ق.
شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، داوری، 1410ق.
همو، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1413ق.
شهیدی، مهدی، سقوط تعهدات، تهران، مجد، 1385ش.
طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم بن عبدالعظیم، العروة الوثقی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1417ق.
طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیة، تهران، المکتبة المرتضویة لاحیاء الآثار الجعفریة، 1387ق.
فقعانی، علی‌ بن ‌علی، الدرّ المنضود فی معرفة صیغ النیات و الایقاعات و العقود، شیراز، مکتبة امام العصر، 1418ق.
قدری باشا، محمد، مرشد الحیران، بی‌جا، دارالآفاق العربیة، بی‌تا.
کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، لبنان، 1982م.
مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، 1994م.
مروارید، علی‌اصغر، الینابیع الفقهیة، بیروت، دارالتراث، 1990م.
الموسوعة الفقهیة الکویتیة، کویت، وزارة الأوقاف و الشؤون الإسلامیة، 1990م.
نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367ش.
نراقی، احمد بن‌ محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1415ق.
نووی، یحیی‌ بن ‌شرف، روضة الطالبین و عمدة المفتین، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی‌تا.