رجوع از شهادت بر طلاق در فقه شیعه و مذاهب اهل‌سنت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکتری فقه و حقوق خصوصی دانشگاه خوارزمی، تهران

چکیده

در صورتی که دو نفر در غیاب یا حضور شخصی، نزد قاضی علیه او شهادت دهند که همسرش را طلاق داده، سپس از شهادت رجوع نمایند از دو منظر قابل بررسی است. نخست حکم قاضی؛ اگر رجوع شهود قبل از صدور حکم باشد، حکم طلاق صادر نمی­‌شود. این مورد اجماع مذاهب اسلامی است. در صورتی که رجوع از شهادت بعد از صدور حکم طلاق باشد، در نقض و عدم نقض حکم طلاق اختلاف­‌نظر است، هر چند عقیده اکثر فقها عدم نقض حکم است، ولی به خاطر اهمیت بحث طلاق، در صورت نبود اجماع، نقض حکم خالی از وجه نیست. دوم ضمانت شهود؛ طلاق معمولاً برای شوهر بار مالی به همراه دارد و حسب مورد که طلاق قبل از عمل زناشویی باشد یا بعد از آن، شوهر نیم یا تمام مهریه را می­‌پردازد و پرداخت مهریه در ظاهر امر به خاطر شهادت شهود می­‌باشد، بنابراین در صورت وقوع طلاق قبل از عمل زناشویی، طبق نظر مشهور، شهود ضامن پرداخت نیمی از مهریه به شوهر هستند، زیرا آنها سبب پرداخت چیزی شده­‌اند که احتمال سقوط آن به خاطر مواردی مانند ارتداد زن وجود داشته است. نظر دیگر بر عدم ضمانت شهود است. در عین حال در صورت قائل شدن به ضمانت شهود، پرداخت نیمی از مهریه به زن صحیح‌تر به نظر می­‌رسد، زیرا اگر شهادت نبود با انجام عمل زناشویی، زن صاحب تمام مهریه می­‌شد و این احتمال از احتمال ارتداد زن که موجب عدم استحقاق دریافت مهریه می­‌شود قوی‌تر است. و در صورتی که رجوع از شهادت بعد از عمل زناشویی باشد با توجه به اینکه ضمانت شوهر به دلیل عقد نکاح می­‌باشد و ربطی به شهادت شهود ندارد، ضمانتی بر عهده شهود نیست، البته نظر مشهور فقها، استفاده شوهر از منفعت بضع دلیل عدم ضمانت شهود است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Unsaying the Testimony of Divorce in Jurisprudence of Shia and Sunni Schools of Thought

نویسندگان [English]

  • Mohammad Reza Rezvantalab 1
  • Mohammad Hassan Ghodrati 2
1 Associate Professor at Tehran University
2 PhD student at Kharazmi University
چکیده [English]

Two people, in the absence or presence of another person, testify against him in front of a judge that he divorced his wife, and then they unsay their testimony. This issue can be examined from two perspectives: The first is the judge’s verdict; if the witnesses’ unsaying is before the issuance of verdict, the divorce decree will not be issued. This is the consensus of the Islamic schools of thought. If the referral is after issuing the divorce decree, there is a controversy in annulment and non-annulment of the divorce, although the opinion of most Islamic jurists is not annulment of the decree, but according to the importance of divorce, in the absence of consensus, the annulment of the verdict is not inconsiderable. The second is the warranty of the witnesses; the divorce usually has a financial burden on the husband, and if the divorce is before marital practice, or after that, the husband pays half or all of the dowry, and the payment of the dowry is apparently due to the testimony of the witnesses; therefore, in the occurrence of divorce prior to marital practice, according to the opinion of majority of jurisprudents, the witnesses are warranty of paying half of the dowry to the husband because they have caused of paying something that could have fallen because of cases such as apostasy of the woman. The other opinion is the lack of warranty of witnesses. At the same time, if the warranty of witnesses is considered, paying half of the dowry for a woman is correct, because if there were no witnesses of marital practice, the woman would have the entire dowry and this possibility is stronger than the possibility of the woman’s apostasy that would be caused ineligible getting a dowry. And if the unsaying of testimony is after marital practice, according to the fact that husband’s warranty is due to the marriage contract and does not relate to the testimony of the witnesses, there is no warranty and responsibility to the witnesses. Of course, the idea of the majority of jurists is that, the husband’s use of benefits of married life is the reason that there is no warranty to the witnesses.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Unsaying the Testimony
  • the Testimony
  • Witnesses
  • Divorce
  • Marital Practice
  • Warranty
ابن­‌ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1410ق.
ابن­‌براج، عبدالعزیز بن نحریر، المهذب، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1406ق.
ابن­‌حمزه طوسی، محمد بن علی، الوسیلة الی نیل الفضیلة، قم، کتابخانه آیةالله مرعشی نجفی، 1408ق.
ابن­‌سعید حلی، یحیى بن احمد، الجامع للشرائع، قم، مؤسسة سیدالشهداء العلمیة، 1405ق.
ابن­‌عابدین، محمدامین بن عمر، رد المحتار علی الدر المختار، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
ابن­‌فهد حلی، احمد بن محمد، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1412ق.
ابن­‌قدامه، عبدالله بن احمد، المغنی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی­‌تا.
افندی، محمد بن محمد، تکملة حاشیة رد المحتار، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
انصاری، زکریا بن محمد، فتح الوهاب بشرح منهج الطلاب، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1418ق.
بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع عن متن الإقناع، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون؛ دارالکتب العلمیة، 1418ق.
حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، 1414ق.
حسینی روحانی، سید محمدصادق، فقه الصادق، قم، مؤسسه دارالکتاب، 1414ق.
حصکفی، محمد بن علی، الدر المختار شرح تنویر الأبصار و جامع البحار، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
حطاب، محمد بن محمد، مواهب الجلیل فی شرح مختصر خلیل، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1416ق.
حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الأذهان الی احکام الإیمان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1410ق.
همو، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، قم، مؤسسه امام صادق، 1422ق.
همو، قواعد الأحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق.
همو، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1418ق.
خطیب شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1377ق.
خمینی، سید روح­‌الله، تحریر الوسیلة، نجف، مطبعة الآداب، 1390ق.
خوانساری، سید احمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، تهران، مکتبة الصدوق، 1355ش.
خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، قم، چاپخانه علمیه، 1396ق.
دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، بی‌جا، داراحیاء الکتب العربیة، بی­‌تا.
دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی علی الشرح الکبیر، بی‌جا، داراحیاء الکتب العربیة، بی­‌تا.
زرکشی، محمد بن عبدالله، شرح الزرکشی علی مختصر الخرقی، ریاض، دارالعبیکان، 1413ق.
سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، بیروت، دارالمعرفة، 1406ق.
سمرقندی، محمد بن احمد، تحفة الفقهاء، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1414ق.
شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1414ق.
همو، القواعد و الفوائد، قم، مکتبة المفید، بی­‌تا.
شهید ثانی، زین­‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، کتابفروشی داوری، 1410ق.
همو، مسالک الأفهام الی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، 1419ق.
طباطبایی، سید علی بن محمدعلی، ریاض المسائل، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1422ق.
طوری، محمد بن حسین، تکملة البحر الرائق، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1418ق.
طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1417ق.
همو، المبسوط فی فقه الإمامیة، تهران، المکتبة المرتضویة لاحیاء الآثار الجعفریة، 1387ق.
همو، النهایة، قم، قدس محمدی، بی­‌تا.
فاضل آبی، حسن بن علی، کشف الرموز فی شرح المختصر النافع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1410ق.
فاضل مقداد (سیوری حلی)، مقداد بن عبدالله، نضد القواعد الفقهیة، قم، کتابخانه آیة­الله مرعشی نجفی، 1403ق.
فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1424ق.
فیاض، محمداسحاق، منهاج الصالحین، قم، دفتر شیخ محمداسحاق فیاض، بی­‌تا.
کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، پاکستان، المکتبة الحبیبة، 1409ق.
مالک بن انس، المدونة الکبری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1323ق.
ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی و هو شرح مختصر المزنی، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1419ق.
محقق حلی، جعفر بن حسن، المختصر النافع فی فقه الإمامیة، تهران، مؤسسه بعثه، 1410ق.
همو، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تهران، استقلال، 1409ق.
محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه بخش جزایی، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، 1387ش.
مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1414ق.
مقدسی، عبدالرحمن بن محمد، الشرح الکبیر علی متن المقنع، بیروت، دارالکتاب العربی، بی­‌تا.
موسوی گلپایگانی، سید محمدرضا، کتاب الشهادات، قم، سیدالشهداء، 1405ق.
نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1363ش.
نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، 1419ق.
نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، 1408ق.
نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، بیروت، دارالفکر، بی­‌تا.
همو، روضة الطالبین و عمدة المفتین، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی­‌تا.
وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، قم، مدرسه امام باقرالعلوم، 1390ش.