قذف میت در فقه مذاهب اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه حقوق دانشگاه گیلان

2 دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه گیلان

چکیده

افترا یا انتساب ناروای رفتاری مجرمانه به دیگران، گاه شرافت و آبرو و گاهی اعتبار اجتماعی اشخاص را نشانه می‌گیرد؛ از این‌رو حقوق کیفری، اشخاصی که آبرو و شهرت آنان مورد هجمه قرار گرفته است را تحت حمایت خود قرار داده و با تعقیب و مجازات مفتریان سعی می‌کند تعادل و آرامش ازدست­‌رفته را به جامعه بازگرداند. پیشینه جرم‌انگاری افترا در حقوق اسلامی به صدر اسلام برمی‌گردد و افترای جنسی تحت عنوان رمی یا قذف، رفتاری مذموم و قابل مجازات به‌شمار آمده است (نور، 4 و 23). اگرچه به‌لحاظ محتوا و ماهیتِ آیات مذکور، به نظر می‌رسد منظور از محصنات، زنان پاکدامن و لزوماً زنده باشند، اما در سنوات اخیر قانونگذار به دفاع از آبرو و شهرت مردگان برخاسته و قذف علیه میت را بسان افترای جنسی زنده‌ها، موجبی برای مجازات حدی محسوب نموده است (ماده 245ق.م.ا). صرف­‌نظر از موارد سقوط حد قذف به‌واسطه اثبات، تصدیق، لعان یا گذشتِ مقذوف که دست‌کم در سه حالتِ آخر میت نمی‌تواند ایفای نقش نماید و از این ‌حیث ادعایِ احتمالی قاذف مبنی بر حقانیت او در ایرادِ افترا قابل رد یا اثبات نیست، باوجود غلبه جنبه خصوصی و حق‌الناسیِ این جرم و نیز عدم اهلیّت میت در استیفاء حق بر اساس مبانی فقهی و قانون مدنی، مطرح‌نمودن چنین جرمی اساساً دارای ایراد و اشکال است. در این نوشتار مبانی و مستندات فقهی و حقوقی تعمیم قذف به دنیای مردگان، غلبه جنبه خصوصی آن و مکانیسم توریث حق قذف به بازماندگانِ میت در آراء اندیشه‌ورزان شیعه و اهل­‌سنت را به ­روش توصیفی ژرفانگر تحلیل می‌کنیم.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Slander (Qadhf) of the Dead in Jurisprudence of Islamic Denominations

نویسندگان [English]

  • Hassan Shahmalekpour 1
  • Kourosh Azimi 2
1 Assistant Professor at University of Guilan
2 PhD student at University of Guilan
چکیده [English]

Slander, defamation or improper attribution of criminal behavior to others, sometimes targets the honor and dignity and sometimes the social reputation of individuals. Hence, criminal law protects the people whose reputation has been attacked and tries to restore the lost balance and peace to the society by prosecuting and punishing the calumniator. The criminalization history of defamation in Islamic law dates back to the beginning of Islam, and sexual defamation has been considered a reprehensible and punishable behavior under the title of Ramy or Qadhf (Surah Al-Nour: 4, 23). Although in terms of the content and nature of the above verses, it seems that the meaning of the word al-muhsanat (الْمُحْصَنَاتِ) is chaste women and necessarily living women, but in recent years the legislator has defended the honor and reputation of the dead and has considered Qadhf against the dead as a sexual slander for the living people, as a reason for severe punishment (Article 245 of the Iranian Civil Law). Irrespective of the cases of falling of the Qadhf punishment, due to ithbat (proving) tasdiq (acknowledgment), li‘an (curse) or forgiveness by the defamed, which in at least the former three cases, the dead person cannot play any role, and therefore, the possible claim of the slanderer that he is legitimate in slandering cannot be refuted or proved, despite the predominance of the private aspect of this crime, as well as the incompetence of the dead person in exercising the right according to the principles of jurisprudence and civil law, raising such a crime is fundamentally flawed. In this article, we analyze the jurisprudential and legal principles and documents of the generalization of Qadhf to the world of the dead, the dominance of its private aspect and the mechanism of inheritance of Qadhf to the survivors of the dead in the opinions of Shiite and Sunni thinkers.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Slander (Qadhf)
  • Victimization of the Dead Person
  • Competence of Regaining
  • People’s Right
  • Bequeathing of Right
قرآن کریم.
ابن­‌ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، تهران، استقلال، 1409ق.
ابن­‌حزم، علی بن احمد، المحلی بالآثار، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408ق.
ابن­‌زهره حلبی، حمزة بن علی، غنیة النزوع الی علمی الأصول و الفروع، قم، مؤسسه امام صادق، 1375ش.
ابن­‌قدامه، عبدالله بن احمد، المغنی، بیروت، دارالفکر، 1405ق.
ابن­‌نجیم مصری، زین­‌الدین بن ابراهیم، الأشباه و النظائر علی مذهب ابی‌حنیفة النعمان، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
اسرافیلیان، رحیم، جرایم قابل گذشت، تهران، نشر میزان، 1380ش.
بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع عن متن الإقناع، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، بی­‌تا.
حلی، حسن بن یوسف، قواعد الأحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق.
خطیب شربینی، محمد بن احمد، الإقناع فی حل الفاظ ابی­‌شجاع، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
خوانساری، سید احمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، تهران، مکتبة الصدوق، 1405ق.
خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، قم، مؤسسه احیاء آثار امام خویی، 1428ق.
دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، بی‌جا، دارإحیاء الکتب العربیة، بی­‌تا.
دمیاطی، عثمان بن محمد، اعانة الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین، بیروت، دارالفکر، 1418ق.
سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق.
شهید ثانی، زین‌­الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، کتابخانه آیة‌الله مرعشی نجفی، بی‌تا.
همو، مسالک الأفهام الی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیه، 1413ق.
شیرازی، ابراهیم بن علی، المهذب فی فقه الامام الشافعی، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی­‌تا.
طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1417ق.
همو، المبسوط فی فقه الإمامیة، تهران، المکتبة المرتضویة، 1387ق.
همو، تهذیب الأحکام، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1365ش.
همو، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1390ق.
عبدی، کامیار، ترجمه قانون‌نامه حمورابی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، 1373ش.
عمرانی، یحیى بن ابی­‌الخیر، البیان فی مذهب الإمام الشافعی، جده، دارالمنهاج، 1421ق.
فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، قم، دفتر انتشارات اسلامی،  1414ق.
کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
گلپایگانی، سید محمدرضا، الدر المنضود فی احکام الحدود، قم، دارالقرآن الکریم، 1412ق.
مالک بن انس، المدونة الکبری، قاهره، مؤسسه السعادة، بی‌تا.
ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی و هو شرح مختصر المزنی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419ق.
محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تهران، استقلال، 1409ق.
مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1410ق.
مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1403ق.
مقدسی، عبدالرحمن بن محمد، الشرح الکبیر، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
میرخلیلی، سید محمود؛ حسانی، جلال‌الدین، جرم‌شناسی (مفاهیم کلیدی)، تهران، بهنامی، 1394ش.
میرمحمدصادقی، حسین، جرایم علیه اشخاص، تهران، نشر میزان، 1393ش.
نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1363ش.
نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، بیروت، دارالفکر، بی­‌تا.